سلام دانش آموزان عزیز لطفا حکایت زیر
رابه زبان ساده ُامروز، بازنویسی کرده وبه گروه ارسال کنید
حکایت پند آموز خطر سلامتی و آسایش
«آورده اند روزی حاکم شهر بغداد از بهلول پرسید: آیا دوست داری که همیشه سلامت و تن درست باشی؟ بهلول گفت: خیر زیرا اگر همیشه در آسایش به سر برم، آرزو و خواهش های نفسانی در من قوت می گیرد و در نتیجه، از یاد خدا غافل می مانم. خیر من در این است که در همین حال باشم و از پروردگار می خواهم تا گناهانم را بیامرزد و لطف و مرحتمش را از من دریغ نکند و آنچه را به آن سزاوارم به من
لطفاً یک انشا بنویسید ممنون میشم و تاید میکنم
انشا درباره زیباترین انتظار
لطفا زودحل کنید ممنون میشم
انشا در مورد شق القمر❌ لطفاً از اینترنت نباشد ⛔⛔⛔⛔⛔⛔⛔⛔⛔⛔⛔❌ تایید میکینم
باز آفرینی ضرب المثل
کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم یادش رفت
اینترنتی نباشه
لطفا باز نویسی حکایت صفحه ۳۶ لطفا اااااا خیلی رود می خوام 🙏🏻🙏🏻
جواب فعالیت نگارشی صفحه ۳۱
ممنون میشم صفحه 36رو بفرستید
سلام
کی صفحه 33 و 34 و نوشته؟ *-*
مممنووون میشم بفرستع(-*)♪
صفحه 32رو میخوام از اینترنت نباشه
صفحه 30 لطفا از اینترنت و گام به گام نباشه حتما تایید میکنم
بچه ها زود جواب بدین تایید می کنم
سلام لطفا انشا موضوع دلخواه کمک کنید ممنون میشم
لطفا تصویر نویسی صفحه ۲۳
ممنون
انشا صفحه ۴۲ نگارش هشتم رو میخوام در ۱ صفحه
لطفا تار نباشه
ممنون